loading...
Harji bekhai
hamed بازدید : 1 جمعه 1391/11/13 نظرات (0)

با رفیقان از ازل دست رفاقت داده ایم ، در وفای ما نکن شک گرچه دور افتاده ایم.

بود درد مو و درمانم از دوست / بود وصل مو و هجرانم از دوست

اگر قصابم از تن واکره پوست / جدا هرگز نگردد جانم از دوست


* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

در رفاقت رسم ما جان دادن است / هر قدم را صد قدم پس دادن است

هرکه بر ما تب کند جان میدهیم / ناز او را هرچه باشد میخریم


* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

چقدر سفت شده پدال دوچرخه دونفره دوستی مان!

یا من خسته ام، یا شیب زیاد شده، شاید هم تو دیگر رکاب نمی زنی


* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

آخر چه شد که این همه نامهربان شدی چیزی که خوش نداشتم ای دوست! آن شدی

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

دوستی چیزی برای هدیه نیست / طرح دریا و غروب گریه نیست
دوستی یک کلبه ویرانه نیست / صحبت از شمع و گل پروانه نیست
دوستی تنهای تنها یک تب است / بی تو ماندن در سکوت یک شب است . . .

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

رفیق یک دله غمخوار و یار باید ونیست / فغان چه ها که در این روزگار باید ونیست

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

هرکـس به طریقی دل ما میشکند / بیگانه جدا ، دوست جدا میشکند
بیگانه اگر میشکند حرفی نیست / من در عجبم دوست چرا میشکند

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

هر چند که از آینه بی رنگ تر است / از خاطر غنچه ها دلم تنگ تر است
بشکن دل بی نوای ما را ای رفاقت ! / این ساز شکسته اش خوش آهنگ تر است

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

من از پاکدلانم که زکس کینه ندارم یک شهر پُر ا ز دشمن و یک دوست ندارم

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

عشق آمد و شد چونم اندر رگ و پوست / تا کرد مرا تهی و پر کرد ز دوست
اجزای وجودم همگی دوست گرفت / نامی است ز من بر من و باقی همه اوست

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

فریاد مردمان همه از دست دشمن ست فریاد ما از دل نامهربان دوست

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

یا رب ! دل دوستان پر از غم نکنی ! ... با تیر قضا ، قامت ما خم نکنی !
ای چرخ تو را به حق قرآن ، سوگند ... یک مو ز سر رفیق ما کم نکن !

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

یاد یاران هرکجا باشند برما واجب است ، ما رفیق نارفیق شهر غمها نیستیم

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

دوستان با وفا سایه گستر لحظه های تلخ و شیرین روزگارند ، سایه ات برقرار

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

با خون غم نوشتم غربت مكان ما نیست ازیاد بردن دوست هرگز مرام ما نیست

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

یاد ما خواه بکن خواه مکن مختاری / لیکن ای دوست بدان کنج دلم جا داری

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

مست عشقم مست شوقم مست دوست / مست معشوقی که دنیا دست اوست |

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
 
خاک پای دوست شدن در نزد ما یک آرزوست،تا مگر قابل بداند جانمان تقدیم اوست

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

چون میسر نیست مارا کام دوست ، عشق بازی می کنیم با نام دوست

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

ای دوست گلی به یادگار بفرست ، گر لایق گل نیستم خار بفرست
از بهر خدا ، نه از بهر دلت ، من پیامی داده ام تو جوابی بفرست

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

هر دوست که دم زد ز وفا دشمن شد هر پاکروی که بود تردامن شد
گویند شب آبستن و این است عجب کاو مرد ندید از چه آبستن شدباوفا! مهر تو اندر جان ماست / زندگی بی دوستی زندان ماست

 کم بزن آتش دل بی تاب را / یاد خوبت روز و شب مهمان ماست


* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * 


هرقدر رفاقت بکنم می ارزی / اظهار صداقت بکنم می ارزی

آنقدر عزیزی تو برایم ای دوست / صدبار که یادت بکنم می ارزی


* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * 

یه تکیه گاهی واسه این دل من / یه وقت نری جدا نشی تو از من

رفیق نیمه راه دل نباشی / چه سوتوکوره اگه تو نباشی

 

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * 

من یاد خوش دوست به دنیا ندهم / لبخند خوشش به حور رعنا ندهم
گر یاد کند مرا هر از گاهی چند / گرد رخ وی به چشم بینا ندهم

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * 

تو به پاکی عقیقی/مثل دریاها عمیقی
فهمیدی چرا میخوامت؟/اخه بهترین رفیقی

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * 

زندگانی باهمین شوروهمین شبهاخوش است
باهمین بیش وهمین کمها خوش است
زندگی کردیم وشاکی نیستیم/بر زمین خوردیم وخاکی نیستیم
دور هستیم ازرفیقان ولی غافل از یاد رفیقان نیستیم

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * 

در حنجره‌ام شور صدا نیست رفیق / یک لحظه دلم ز غم جدا نیست رفیق
بگذار که قصه را به پایان ببرم / آخر غم من یکی دو تا نیست رفیق

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * 

من و یاد تو و یک سینه تنگ / شبی تار و سه‌تاری خسته آهنگ
کمی با چشمهایم مهربان باش / مزن ای دوست بر آیینه‌ات سنگ


* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * 

گاه می توان براى یک دوست چند سطر سکوت به یادگار گذاشت
تا او در خلوت خود هر طور که خواست آنرا معنا کند
 
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * 
 
دانی که چیست دولت دیدار یار دیدن ؟؟؟ / در کوی او گدایی بر خسروی گزیدن
از جان طمع بریدن آسان بود ولیکن / از دوستان جانی مشکل توان بریدن
 
 
 * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * 

سفر از فاصله ی دور حکایت دارد / خسته با رفتن احساس رفاقت دارد
چه صمیمانه به درگاه خدا گویم / که دلم از دوری دوست شکایت دارد

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * 

ای دوست به خدا دوری تو دشوار است / بی تو از گردش ایام دلم بیزار است

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

 بی تو ای مونس جان ، دل ز غمت می سوزد / دل افسرده ی من طالب یک دیدار است

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *


وقتی تو موفق میشی من با غرور به دنیا می گویم که "این دوست من است"

اما وقتی شکست می خوری من کنارت میمونم و دستهایت را می فشارم و میگویم

 من دوست تو هستم

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نویسندگان
    آمار سایت
  • کل مطالب : 9
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 22
  • آی پی دیروز : 0
  • بازدید امروز : 3
  • باردید دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 3
  • بازدید ماه : 3
  • بازدید سال : 9
  • بازدید کلی : 341
  • کدهای اختصاصی