خیلی سریع رد شد ازم فرصت التماس نذاشت دلش یه جای دیگه بود دروغ میگفت کسی نداشت
پشت سرش داد میزدم گوشش بدهکارم نبود اصلا به فکر غصه ای که بی نگاش دارم نبود
خشکم زد از شدت بهت اصلا توجهی نکرد اشکامو پاک نکرد نگفت گریه بده برای مرد
عکسامو آتیش میکشید وقتی به جاده دل سپرد از گریه دق مرگ میشدم غصه اشکامو نخورد
شکستو زیر و پاش گذاشت دلی رو که ازم ربود کسی نبود بهش بگه رسم رفاقت این نبود
هرچی قسم داد نموند هرچی که گفتم نشنید پاهای من سست شد و اون دستاشو از دستم کشید